جدول جو
جدول جو

معنی ده وین - جستجوی لغت در جدول جو

ده وین
(دِهْ)
دهی است از دهستان بهنام وسطبخش ورامین شهرستان تهران. واقع در یک هزارگزی ورامین با 174 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دهاقین
تصویر دهاقین
دهقان ها، رئیس ده ها، کشاورز ها، دهقان ها، جمع واژۀ دهقان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ته چین
تصویر ته چین
غذایی که از گوشت، ماست، زعفران، تخم مرغ، ادویه و امثال آنکه بین لایه های پلو قرار می دهند، تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ده کیا
تصویر ده کیا
کدخدا، دهخدا، رئیس و بزرگ تر ده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ده گان
تصویر ده گان
ده ده، ده تا ده تا، ده تایی
فرهنگ فارسی عمید
(دَهْ)
کسی که دارای ریش انبوه و هنگفت و بزرگ باشد. (ناظم الاطباء). لحیۀ انبوه و گنده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَهْ یَ)
دایرۀخرد که در قدیم در قرآنها به هر ده آیت نشانه ای از طلا و غیره می کردند و حالا بر هر آیت می سازند. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از غیاث). عشر:
مهر او تا زیم ز مصحف دل
چون ده آیت نیفکنم به کنار.
خاقانی.
نه صحیفه که به یک بنده ده آیت بستند
نامه بس دیر چو سی پاره مجزا شنوند.
خاقانی.
، کنایه است از ستارگان. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان و بخش کردیان شهرستان جهرم. واقع در 10هزارگزی خاور قطب آباد. سکنۀ آن 733 تن. آب آن از چشمه و قنات شور و آب باران تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان برد بره بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 8هزارگزی شمال اشترنیان دارای 381 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بِهْ)
دین خوب. و پارسیان آئین و کیش خود را به دین خوانده اند و لغتی است پارسی که عرب نیز بهمین معنی استعمال کرده و عرب وعجم در بعضی لغات مشارکت دارند، از آن جمله دین، تنور، خمیر، دینار، درهم، کفن، و غیره. (انجمن آرا) (آنندراج). دین و آئین حضرت زردشت که دین بهی گویند. (ناظم الاطباء). دین زردشتی. گبر. مجوس.
لغت نامه دهخدا
(دِهْ رِ)
دهی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم. واقع در65هزارگزی جنوب خاوری راین. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ دَ)
دهی است از دهستان پیشخور بخش رزن شهرستان همدان. واقع در 44هزارگزی جنوب خاوری رزن. سکنۀ آن 188 تن. آب آن از رودخانه تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ خَ)
دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعۀ نو. واقع در 5هزارگزی باختری شوسۀشاهرود به گرگان دارای 167 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
کدخدا و رئیس و بزرگ ده و قاضی ده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 60هزارگزی شمال خاوری لنده مرکز دهستان. دارای 150 تن سکنه است. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز. واقع در 9هزارگزی جنوب باختری دهدز دارای 105 تن سکنه می باشد. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
رئیس ده و مقدم ده. (غیاث) (ناظم الاطباء) (آنندراج). به معنی دهخداست. (فرهنگ جهانگیری). مقدم ده. (از شرفنامۀ منیری). کدخدا. دهبان. (یادداشت مؤلف) :
اندر همه ده جوی نه ما را
ما لاف زنان که ده کیاییم.
سنایی.
خواهی که نزل ما دهدت ده کیای دهر
بستان گشاد نامه به عنوان صبحگاه.
خاقانی.
چون آهوان گیا چرم از صحنهای دشت
اندیک نگذرم به در ده کیای نان.
خاقانی.
درین هفت ده زیر و نه شهر بالا
ورای خرد ده کیایی نیابی.
خاقانی.
همه ده کیا آن و ده بی کیا.
کمال اسماعیل.
، نوعی از میوۀ پخته شده با غذا. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دارْ)
چارلز روبرت. طبیعی دان انگلیسی، نویسندۀ کتاب معروف ’اصل انواع’، روز دوازدهم فوریۀ 1809 میلادی در شهر ’شریوسباری’ متولد شد. او فرزند روبرت وارینگ و نوۀ دکتر اراسمومس داروین، و مادرش که در 1817 میلادی درگذشت، دختر ’جوسیا وج وود’ بود. چارلز چنین می انگاشت که کامیابی او در زندگی بستگی به این دارد که دلباختۀ علم باشد و در تحقیق هر امر ثبات و شکیبایی پیوسته داشته باشد. داروین ابتدا در مدرسه شریوسباری زیر نظر دکتر باتلر تحصیل کرد و در سال 1825 میلادی بمنظور تحصیل پزشکی که هرگز با طبیعت او جور نمی آمد، به ادینبورگ سفر کرد. در 1828 میلادی پدرش برای اینکه او یک مرد روحانی شود، او را به دانشسرای مسیحی دانشگاه کمبریج فرستاد. چارلز در 1831 میلادی این رشته را تمام کرد. او چه در ادینبورگ و چه در کمبریج موفق شد توجه دانشمندان بزرگی مانند روبرت ادموندگراند ویلیام ماک گیلیوراری، جان استونس هنسلو، و آدام سجویک، را بخود جلب کند. از دسامبر 1831 تا اکتبر 1836 میلادی داروین در بیگل بعنوان عضو طبیعی دان هیأت اعزامی بررسی کار میکرد. این هیأت در علوم طبیعی تحقیق می کرد و راه جزایر و اقیانوسها را در پیش گرفته بود و پس از مطالعۀ جزایر اقیانوس اطلس بسواحل آمریکای جنوبی رهسپار شد و سپس ازآنجا بسوی تاهیتی، نیوزلاند، استرالیا، گیلینگ آیلند، سنت هلن و برزیل رفت و پس از یک سفر طولانی بانگلستان بازگشت. در پایان این سفر، داروین مجموعه ای در چند جلد بعنوان ’یادداشتهای طبیعی دان’ انتشار داد. این سفر راه زندگی او را پیش پایش گذاشت. مطالعۀ او درباره شباهت حیوانات مناطق واعصار مختلف او را به توصیف ’انواع’ کشانید. از 1838 تا 1841 میلادی دبیر انجمن ژئولوژی بود و در این مدت از وجود سر چارلز لیل بسیار سود برد و چاپ دوم ژورنال خود را به او تقدیم کرد. در ژانویه سال 1839 با دختردایی خود ’اما وج وود’ ازدواج کرد و تا 1842 در لندن با یکدیگر زیستند و درآن سال به داون که داروین سالهای دیگر زندگی را در آن گذراند رهسپار شدند.
از 1837 که بگردآوری یادداشت های خود پرداخت در اندیشۀ دریافتن چگونگی زاد ونژاد گیاهان و جانوران اهلی بود و بزودی دریافت که اگر بخواهد در این کار توفیق حاصل کند باید از حیوانات مناطق و اعصار مختلف نمونه هایی گردآورد و بوسیلۀاین نمونه ها سازمان موجود در طبیعت انواع را دریابد. در نوامبر 1859 او به تشویق سر چارلز لیل و هوکر کتاب بزرگ خود را درباره اصل انواع منتشر کرد. و در آن بحث تنازع بقا را پیش کشید. نسخه های این کتاب بزودی نایاب شد و بر سر آن همه جا در جهان دانش گفتگو درگرفت. تقریباً ده سال پس از انتشار ’اصل انواع’ اثر دیگر داروین - که شاید از نظر اهمیت دومین کتاب او شمره شود - بنام ’گوناگونی جانوران و گیاهان اهلی’ از چاپ خارج شد. این کتاب صورت کامل تری از موضوع فصل اول کتاب ’اصل انواع’ بود. کتابهای دیگر او نیز هر یک بحث های شیرین و تازه ای دربر دارد و از نظر دانش نوین بشری درخور توجه و اهمیت است. درگذشت چارلزروبرت داروین روز نوزدهم آوریل 1882 اتفاق افتاد و روز بیست و ششم آوریل در دیر ’وست می نستر’ به خاک سپرده شد. (از دایرهالمعارف بریتانیا).
عقاید داروین: داروین ابتدا پیرو اندیشۀثبوتی بود ولی با مطالعۀ تفاوت جانوران در نقاط مختلف کرۀ زمین و طرز پراکندگی آنها معتقد بیک سیر تکاملی گردید و همین اندیشه است که در کتاب اصل انواع، داروین برای اثبات آن دلایل بسیاری آورده است. او انتخاب مصنوعی را که برای بهتر ساختن جنس حیوان و باصطلاح امروز برای اصلاح نژاد معمول است یک امر قدیم میداند و معتقد است که از دیرزمانی پیش از این بشر اصلاح نژاد را معمول کرده است. او انتخاب را در حکم جمعآوری برتریهای فردی میداند. داروین اثر محیط را در تکامل انواع عامل مؤثر نمیداند ولی در عین حال علل این تکامل را بروشنی نمیگوید و در بیان آن ناتوانی دارد. داروین کوشش انسانها، حیوانات و گیاهان را برای زنده ماندن بدیدۀ اهمیت نگریسته و اصطکاک موجودات همانند یا ناهمانند را در راه زنده ماندن و بدست آوردن غذا و پناهگاه در زیر عنوان تنازع بقا خلاصه میکند و این تنازع را حاصل توالد وتناسل و افزایش نیاز بجای و خوراک میداند. و در نظراو بهمین سبب همواره موجود یا نوعی که نیرومندتر و سالم تر است برجای میماند و آنکه ناتوان و بیمار است از میان میرود. داروین در مورد رنگ گیاهان و نباتات بحث جالبی را پیش کشیده و تغییر رنگ را در حیواناتی که میتوانند برنگ محیط درآیند - یا رنگ میوه جات را در کیفیت حیات و بقاء و مقاومت در برابر آفات و بطور خلاصه رنگ را در زندگی طبیعی مؤثر میداند. این خلاصه ای از بحث هوموکروئیسم است. نکتۀ دیگر نظر میمه تیسم داروین است در مورد حیواناتی که حتی شکل خود را درمقابل محیط تغییر میدهند. این نکته نیز از نظر حفظ حیات و تنازع بقا بی اثر نیست. انتشار اندیشه های داروین در جهان علم از جهتی و در عالم دین از جهت دیگر غوغایی بپا کرد. در اروپا و بخصوص در داخل کشور انگلستان مبارزه با عقاید تازۀ او بیشتر جنبۀ منطقی داشت اما در دیگر کشورها اصحاب کلیسا و پیروان متعصب ادیان دیگر که نوشته های کتب آسمانی خود را از هر دانش و تحقیقی برتر می شمردند، چون برخی از نظرات چارلز داروین را مخالف آن کتب دیدند مهر سکوت را شکستند و به او تاختند اما چون داروین نشان داده بود که جز تحقیق و رسیدن به واقعیات علمی نظری ندارد توانست به احترام زیست کند و چنانکه دیدیم پس از مرگ نیز در یکی از گرامی ترین جایها بیارمد
لغت نامه دهخدا
(دِهْ حُ سَ)
دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک. واقع در 20هزارگزی جنوب باختری آستانه. دارای 359 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. سکنۀ آن 439 تن می باشد. آب آن از رودخانه فیروزآباد و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 55هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد. سکنۀ آن 155 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ته چین
تصویر ته چین
پلویی که در میان آن قطعات بزرگ گوشت نهاده و پخته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده کیا
تصویر ده کیا
رئیس و مقدم ده، بمعنی دهخداست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده نیم
تصویر ده نیم
یک قسمت از بیست قسمت، خمس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهاقین
تصویر دهاقین
جمع دهقان، از ریشه دهگانان جمع دهقان. دهگانان دهاقنه، ایرانیان
فرهنگ لغت هوشیار
ده چمراسه نشانه ای چون پرهونچه (دائره خرد) زرین که بر هر ده چمراس قرآن نهند در قدیم در قرآنها بهر ده آیه نشانی بصورت دایره ای از طلا میساختند و آنرا عشر زرین میگفتند و رسم قاریان این بود که شاگردان را هر روز ده آیت سبق میدادند، ستارگان
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه در مورد دیگران و بدی و خوبی آنان خود نیندیشد و هر چه از هر که راجع به آنان شنود عقیده خود قرار دهد، آنکه بگفته این و آن عمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه دم در خانه بزرگان نگهبانی دهد نگهبان در حاجب قاپوچی، حارس نگهبان. یا دربان فلک آفتاب، ماه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در پین
تصویر در پین
پینه وپیوندی که بر جامه دوزند تکه ای که بر پارگی پارچه دوزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در حین
تصویر در حین
دردم، درحال، فوراً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده وگیر
تصویر ده وگیر
((دِ هُ))
گیرودار، جنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ده کیا
تصویر ده کیا
((دِ))
رئیس ده، دهخدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهاقین
تصویر دهاقین
((دَ))
جمع دهقان، دهقانان
فرهنگ فارسی معین
((تَ))
خوارکی از پلو که در میان آن تکه های بزرگ گوشت یا مرغ نهاده و پخته باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از در حین
تصویر در حین
در هنگام
فرهنگ واژه فارسی سره